حسام کوچولوحسام کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 23 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر........

2تا 4

1393/5/23 11:03
نویسنده : نفیسه
733 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خداوند صابر 

سلام پسر عزیزم 

وای خدایا چه 2 ماهی بود . 

از روزی که واکسن 2 ماهگیت رو زدم شروع شد. 

یک جیغ  و گریه ای میکردی که همه فرار میکردن از دستت واقعا نمیخام از این دو ماه بگم علاوه بر اذیت

های شما مشکلات زندگی هم به من رو آورده بود واقعا چه دو ماه کذایی بود

به هر حال  

با زدن واکسن4 ماهگیت میشه گفت اذیت هات نصف شدن .

توی این 2 ماه انقدر گرفتار بودم که نتونستم بیام بنویسم تو این چند وقت علاوه بر اذیت    شیرین کاری  هم داشتی

 خنده صدا دار 

پاها تو میگیری

دستات رو نگاه میکنی و تا مچ میکنی تو دهنت

اما اگه بدونی برای خوابوندنت چه کارهایی میکنم دلت برام میسوزه  

ارزو به دلم مونده یک بار جلو تلویزیون خوابت ببره یعنی خودت بخوابی 

به هر حال  امید وارم هر روز که میگذره بهتر و بهتر بشی و منم صبور تر وصبورتر.

برای خوابوندنت از ماشین /بانوج/آخرکاری ها هم می کشیدیمت و غیره و غیره و غیره

تقریبا این دو ماه این شکلی بودی  و  منم هلاک برا گریه هات.

 

 

 

گاهی هم از دستت درد میرفت  این شکلی میشدی

این جا هم به بنده افتخار دادی و برام شیرین کاری میکنی

چی به هم میگین

فدای قیافت

 

اینجا هم واکسن 4 ماهگیت رو زدی و خوابیدی ........

                                           23/5/93

                    

با تو معنا صبر را فهمیدم        

                                با تو به توانایی مادرم پی بردم  

                                                                با تو دلیل بهشت را زیر پای مادران دانستم

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان علی
23 مرداد 93 21:58
وای وای...منم مثل شمام....از دست این بچه ها..منم بزور میخوابونمش..اه ..پدرمون در اومده.. اما خدا رو شکر که بچه داریم...
نفیسه
پاسخ
واقعا من که بیچاره شدم م م
زینب مامان نازنین زهرا
26 مرداد 93 14:16
سلااااااااااااااااااااااااام عزیززززززم ماشاااالله بزرگ شده نفیسه جاان اااای جااانم
نفیسه
پاسخ
سلام عزیزم .ممنون پیر شدم تا انقدی شد!!!
ارام
28 مرداد 93 10:01
سلام خدا رو شکر خیلی مبارکه امروز داشتم نوشته های گذشتم رو چک می کرد نظرات رو دیدم که خیلی نگران بودی اومدم ببینم چه خبره که دیدم گل پسری 4 ماهه شده خدا رو شکر خیلی خوشحال شدم خدا پسر رو برات نگه داره چقدر روزات زودزود میگذره
نفیسه
پاسخ
ممنون عزیزم اره خیلی زوددددد میگذره
فری مامان
1 شهریور 93 19:38
چقدر حرکات این گل پسر شبیه دختر منه مخصوصا مشت خوردنش وروی شونه دست خوردنش
فرزانه
2 شهریور 93 14:36
عزیزم اول 4 ماهگی گل پسرت مبارک بعدشم پسرت خیلی نازه چشمش میکنن تند تند اسپند دود کن ایشالله بهتر میشه
نفیسه
پاسخ
ممنووووون
هستی
18 مهر 93 20:47
خدا حفظش کنه، خوشحال میشم از وبلاگ من هم دیدن کنید و نظرتان را بفرمایید